من صاحب دارم
? دختره تو دانشگاه جلوی یه پسر رو گرفت و گفت:
خیلی مغروری ازت خوشم میاد،
هرچی بهت آمار دادم نگاه نکردی ولی چون خیلی ازت خوشم میاد من اومدم جلو خودم ازت شمارتو بگیرم باهم دوست شیم !!!!!!!
.
? پسرگفت:شرمنده نمیتونم،
من صاحب دارم !
? دختربه اوج حسادت رسید و گفت:
خوشبحالش که با آدم باوفایی مثل تو دوسته !!!!!!!
پسره گفت:نه خوشبحال من که یه همچین صاحبی دارم.
? دخترگفت: اووه چه رومانتیک،
این خوشگل خوشبخت کیه که این جوری دلتو برده؟
عکسشو داری ببینمش؟
پسرگفت: عکسشو ندارم خودم هم ندیدمش اما میدونم خوشگل ترین آدم دنیاست!!!!
دختره شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن….
گفت: ندیده عاشقش شدی ؟
نکنه اسمشم نمیدونی ؟
? پسر سرشو بالا گرفت گفت: آره ندیده عاشقش شدم!!!
اما اسمشو میدونم… اسمش ((مهدی فاطمه)) ست
دوست مهدی ؛ با نامحرم دوست نمیشه……..!!!!!
هوشیار باشیم
? این بار خرمشهر
فرق نمیکند، ماجرا بر سر چیست؟ دعوا بر سر #آب باشد یا سپرده گذاران موسسه مالی، مساله در مورد #مومیایی_رضاشاه باشد یا بالارفتن قیمت ارز و دلار، موضوع اصلی، #خون است.
آن چیزی که میتواند مردم را ناراضی، عصبی و خشمگین باقی بدارد، #خون است.
حتی اگر مساله #آب خرمشهر و آبادان همین امروز حل شود، حتی اگر سپرده گذاران موسسات مالی #تمام حق خود را بگیرند، باز مردم نباید به خانه برگردند، خونِ عزیزان باید آنها را در خیابان نگه دارد.
این منطقِ تکراری و تجربه شده ی سازمان مجاهدین خلق است، مریم رجوی در #آخرین سخنرانی خود ایده هزار کانون آتش را مطرح میکند.
کشتن و کشته سازی پروژه ایست که #منافقین در این چهل سال آن را خوب تمرین کرده اند.
شعار تابستان داغ در کنار هزار کانون آتش، پیامهای زیادی دارد، پاره پاره شدن ایران، به قیمت جاری شدن خون مردم!
عروسی که از امام قول شفاعت گرفت
✳️عروسی که از امام قول شفاعت گرفت
?آیه: وَلَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى انبیا/28
آنان، جز کسانی که خداوند از آنها رضایت دارد، شفاعت نمی کنند
?حکایت؛ آقای مصطفی زمانی نقل میکند هر روز تعداد زیادی از مردم برای اجرای صیغه نکاح بدست امام خمینی نوبت میگرفتند، حضرت امام هم با کمال ملاطفت و مهربانی با آنها برخورد میکرد و در پایان نصیحت میفرمود که باهم بسازید و باهم خوب باشید، معمولاً در جریان خطبه یکی از آقایون طرف قبول و وکیل از جانب مرد می شد و امام هم از طرف دختر وکیل می شد.
روزی جریان جالبی در این ارتباط پیش آمد، هنگامی که از دختری سوال کردند که آیا به بنده وکالت می دهید تا شما را به ازدواج این مرد درآورم؟ دختر در جواب امام عرض کرد: من شما را وکیل کردم در دنیا بشرط آنکه شما در آخرت از من شفاعت کنید، امام مقداری مکث و تأمل کرده و آنگاه فرمودند: معلوم نیست که من در آخرت بتوانم شفاعت کنم ولی اگر خداوند متعال به من اجازه شفاعت داد، از تو شفاعت خواهم کرد.
مسلما این توفیق جالبی بود برای آن دختر خانم که توانست از حضرت امام قول شفاعت در آخرت را بگیرد.
? پی نوشت :
با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
(خبرگزاری حوزه)
قبلا به خوزستان میگفتن عروس خاورمیانه .الا ن چی میگن ؟نه خبری از اب نه خبری از هوای خوب ونه خبری از اشتغال نه خبری از نفت