زندگی مومنانه

  • خانه 
  • سخنان زیبا  ایام فاطمیه  شبهات فاطمیه قدرت ایران 

مهدی ستیزی به اسم کارتون

23 تیر 1397 توسط هاجر جرفي


? مهدی ستیزی به اسم کارتون و سرگرمی! ? 

«آخرالزمان»؛ از مفاهیم اصلی انیمیشن ها
? یکی از مفاهیم اصلی در انیمیشن ها، بحث «آخرالزمان» است،: برخی انیمیشن ها بحث آخرالزمان را با «نیو ایج» (new age) (جنبش عصر جدید) بیان و برخی آخرالزمانی را مطرح می کنند که در الهیات یهودی- مسیحی هست با همان رویکرد و نگرشی که در فیلم های سینمایی به چشم می خورد و گزاره های خاص خود را دارد. اگرچه گروه اول یعنی «نیو ایج ها» هم منجی هایی دارند اما مولفه های آنها متفاوت است و ما بیشتر درباره گروه دوم صحبت می کنیم یعنی طرح آخرالزمان با رویکرد الهیات یهودی- مسیحی.

? «نیو ایج» مولفه های خاص خود را دارد و آخرالزمان خاص خود را معرفی می کند. اگرچه در آن منجی هایی نیز مطرح می شود اما گزاره های دیگری نیز علاوه بر منجی معرفی شده در ادیان، در این منجی ها دیده می شود. یعنی می کوشد مولفه های مشترک میان منجی ها در ادیان مختلف را با یک نگرش کاملا سکولار و پوزیتیویستی جمع کند. به عبارت دیگر یک بحث مادی گرایی صرف منهای هر نوع دینی که حتی معنویت و مفاهیم معنوی آن نیز ریشه مادی دارد را مطرح می کند.

? حجت الاسلام علی قهرمانی

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غرب_مهدویت_آخرالزمان
#اوقات_فراغت_تابستان

 نظر دهید »

پطروس 

22 تیر 1397 توسط هاجر جرفي

یادم هست کلاس چهارم، توی کتاب فارسیمون یک پسری بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه. “پطروس"قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم

توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم.
همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود.

سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده. تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام “مری میپ داچ” آن را نوشته بود.

بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند. خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم.

شاید آن وقتها اگر می فهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر از قهرمان بود. قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون

شهید ابراهیم هادی: جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد

شهید حسین فهمیده: نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد.

شهید حاج محمد ابراهیم همت: سرداری که سرش را خمپاره برد.

شهیدان علی، مهدی و حمید باکری:
سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت.

شهید حسن باقری: کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت.

شهید مصطفی چمران: دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید.
و…
کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی از دلاور مردان سرزمین خودمان را هم یادمان میدادند
ما که خودمان قهرمان داشتیم.

 نظر دهید »

تو خونمون عکس سید علی باشه 

21 تیر 1397 توسط هاجر جرفي

لذت برام یعنے،عبدعلےباشه

همسفرم تحت امرولےباشه

یعنےهمین رهبر،تاج سرش باشه

توخونمون عکس،سیدعلی باشه ❤

 نظر دهید »

#کلام _امیر 

21 تیر 1397 توسط هاجر جرفي

#کلام_امیر

?انفاق گر باش !

?امام على علیه السلام :
خوشا کسى که زیادى مال خویش را انفاق کند
و جلوى زیاده گویى خود را بگیرد.

?بحار الأنوار ،96 / 117 / 9

 نظر دهید »

حکایت تاجر متوکل

21 تیر 1397 توسط هاجر جرفي

﷽
? #حکایت تاجر متوکل

✨در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم مردی همیشه متوکل به خدا بود و برای تجارت از شام به مدینه می آمد. روزی در راه دزد شامی سوار بر اسب، بر سر راه او آمد و شمشیر به قصد کشتن او کشید.

✨تاجر گفت: ای سارق اگر مقصود تو مال من است، بیا بگیر و از قتل من درگذر.

✨سارق گفت: قتل تو لازم است، اگر ترا نکشم مرا به حکومت معرفی می کنی.

✨تاجر گفت: پس مرا مهلت بده تا دو رکعت نماز بخوانم؛ سارق او را امان داد تا نماز بخواند. مشغول نماز شد و دست به دعا بلند کرد و گفت: بار خدایا از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تو شنیدم هر کس توکل کند و ذکر نام تو نماید در امان باشد، من در این صحرا ناصری ندارم و به کرم تو امیدوارم.

✨چون این کلمات بر زبان جاری ساخت و به دریای صفت توکل خویش را انداخت، دید سواری بر اسب سفیدی نمودار شد، و سارق با او درگیر شد.

✨آن سوار به یک ضربه او را کشت و به نزد تاجر آمد و گفت: ای متوکل، دشمن خدا را کشتم و خدا تو را از دست او خلاص نمود.

✨تاجر گفت: تو کیستی که در این صحرا به داد من غریب رسیدی؟ گفت: من توکل توام که خدا مرا به صورت ملکی در آورده و در آسمان بودم که جبرئیل به من ندا داد: که صاحب خود را در زمین دریاب و دشمن او را هلاک نما. الان آمدم و دشمن تو را هلاک کردم، پس غایب شد.

✨تاجر به سجده افتاد و خدای را شکر کرد و به فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در باب توکل اعتقاد بیشتری پیدا کرد. پس تاجر به مدینه آمد و خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و آن واقعه را نقل کرد، و حضرت تصدیق فرمود.

✨آری توکل انسان را به اوج سعادت می رساند و درجه متوکل درجه انبیاء و اولیاء و صلحاء و شهداء است.

? خزینه الجواهر، ص

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 74
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

زندگی مومنانه

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس